لابد شما هم ماجرای معروف ملانصرالدین را در خصوص مرکز دنیا شنیدهاید که گفت: «مرکز جهان همین جایی است که الان من ایستادهام. باور نداری، متر کن!» اما به راستی مرکز جهان کجاست؟
به گزارش پاپساینس، قبل از هر چیز بسیار مهم است که درک کنید مهبانگ انفجاری از ماده به درون فضای خالی نبود، بلکه مهبانگ انبساط سریع خود فضا بود. این بدان معناست که هر نقطهای در جهان میتواند مرکز آن باشد. جهان را سطح یک بادکنک خالی در نظر بگیرید که نقطههایی روی آن قرار دارد. این نقاط نماینده خوشههای کهکشانی هستند. زمانیکه بادکنک باد میشود، هر نقطه از سایر نقاط دورتر میشود. مانند سایر جهان، فضای بین خوشههای کهکشانی، با شتاب فزایندهای منبسط میشود (اگرچه گرانش باعث میشود خوشههای کهکشانی اندازه خود را حفظ کنند).
نخستین بار، ادوین هابل این پدیده را در سال 1929 / 1308 مشاهده کرد. وی متوجه شد که نور کهکشانهای دوردست به سمت بخش سرخ طیف نور منتقل میشود (انتقال به سرخ)، که به این معنا بود که این نور در حین سفر در میان فضا کش میآید. با اندازهگیری طول موج نور، هابل مشاهده کرد که کهکشانها با سرعتی که متناسب با فاصله آنها از یکدیگر است، در حال دور شدن از هم هستند.
در ابتدا، جهان تنها یک نقطه بود، اما این نقطه کجا قرار دارد؟ این نقطه همهجا بود، و هنوز هم هست. اخترشناسان حتی این موضوع را اثبات کردهاند: «نور ناشی از مهبانگ، به شکل تابش کیهانی، آسمان را در تمام جهات پر کرده است.