منطقه 51 اواسط دهه 50 شکل گرفت؛ زمانی که با اوج گرفتن روحیات خصمانه جنگ سرد سازمانهای جاسوسی آمریکا وسواسی شدید نسبت به درز اطلاعات پیدا کرده بودند. در این زمان سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) درگیر برنامهای بود موسوم به اکواتن که هدفش تکمیل و توسعه هواپیمای جاسوسی بلند پرواز و فوق محرمانه یو2 به شمار میرفت.
اما به دلایل امنیتی سیا نمیخواست هواپیمای جاسوسی جدید در پایگاههای آزمایشی معمول نیروی هوایی همچون ادواردز زیر چشمان کنجکاو جاسوسان شوروی به پرواز درآید. همین موضوع مقدمه پیدایش منطقه 51 را فراهم کرد.
کلی جانسون، رئیس بخش طرحهای پیشرفته شرکت لاکهیدمارتین و طراح یو2 که آن وقتها در نوع خودش یکی از نوابغ صنعت هوانوردی هم به شمار میرفت از سوی CIA ماموریت یافت تا جایی مناسب برای ساخت تاسیسات آزمایشی محرمانه پیدا کند. جانسون پس از دو هفته جستوجو در میان بیابانهای آریزونا، کالیفرنیا و نوادا جایی در نزدیکی دریاچه خشک شده گروم را پیدا کرد.
فرودگاه متروکهای در نزدیکی محوطه تمرینات تیراندازی نیروی هوایی که زمانی پروازهای مرتبط با آزمایشهای هستهای نوادا از آنجا انجام میشد و به قول جانسون سرزمینی آنقدر مسطح که بیشتر به میز بیلیاردی وسیع و طبیعی میمانست و این تازه شروع داستان منطقهای بود که از آن پس نامهای بسیاری به خودش دید.
جانسون در آغاز این منطقه را مزرعه بهشت میخواند؛ به همین خاطر هم یو2 بعدها به استعاره فرشتهای از مزرعه بهشت خوانده میشد و پایگاه محرمانه هم عموما به یاد زادگاه رئیس وقت سازمان سیا آلن دالس، به واترتون استریپ معروف بود.
اما نام معروف منطقه 51 سه سال بعد به آن اطلاق شد؛ زمانی که کمیسیون انرژی اتمی ایالات متحده در حال تقسیمبندی منطقه سایتهای آزمایشات اتمی نوادا بود نامی که در دهه 70 به لطف هالیوود به سرعت بر سر زبانها افتاد. با این حال پایگاه کارش را با پرواز اولین نمونههای یو2 فرزندان بلند پرواز و سیاهپوش لاکهید مارتین آغاز کرد؛ در حالی که ظرف کمتر از یک سال ناوگانی از این پرندههای فوق محرمانه از همین پایگاه آماده پرواز عملیاتی بودند.
در طول چند سال بعد که سه سال آن در پناه آزمایشات اتمی گسترده گذشت جو پایگاه شدیدا در سایهای از سکوت و رخوت فرورفت تا آنکه به دنبال پیشرفت موشکهای پدافند هوایی شوروی و ناکام ماندن یو2 در برابرشان نام برنامه اوکس کارت به میان آمد. برنامه فوق محرمانه دیگری که هدفش ساخت جتی به حد کفایت سریع و آنقدر پنهانکار بود که بتواند با قال گذاشتن سیستم راداری شوروی اطلاعات مورد علاقه سیا را از تاسیسات استراتژیک موشکی ارتش سرخ جمعآوری کند.
به هر شکل برنامه اوکس کارت موجب شد تا بسیاری از شرکتهای هوایی ناچار شوند برای ساخت بخشهای مختلف هواپیما تاسیساتی در منطقه 51 ایجاد کنند که دیگر در این سالهای آخر دهه 60 به محلی مناسب به دور از چشمان نامحرم برای کار روی پروژههای فوق محرمانه تبدیل شده بود.
در ضمن از این زمان به بعد پایگاه نام مستعار جدیدی هم پیدا کرد؛ «سرزمین رویا»؛ نامی که از یکی از اشعار ادگار آلنپو به همین نام که دریاچهای رویایی را توصیف میکرد گرفته شده بود. اما برگردیم به منطقه 51، با گسترش ساخت و سازها و ایجاد تاسیسات آزمایش رادار و تجهیزات مورد نیاز برای آزمایش بال و بدنه در طول پنج سال منطقه 51 به شکلی شبیه به قیافه امروزی آن درآمد؛ شکلی که تقریبا به فاصله هر 10 سال مجددا بازسازی شده و گسترش پیدا کرد؛ در حالی که از سال 58 با طبقهبندی اطلاعاتی و محرمانه شدن اخبار پایگاه، شایعات پیرامون هواپیماهای بدون نام و نشانی که همراه صدها نفر هر هفته لاسوگاس را به سوی قلب بیابان ترک میکردند اوج گرفت.
از طرفی هم با گسترش حضور تیمهای تحقیقاتی در پایگاه، خود به خود سوخت مورد نیاز این شایعات هم فراهم میشد؛ بخصوص از اواخر دهه 60 که سرزمین رویا رسما به پایگاه جنگندههای فراری ارتش شوروی نیز تبدیل شده بود؛ جنگندههایی همانند میگ17، 21 و حتی 23 یا سوخو17 و 22 که طی عملیاتهای فوق محرمانهای که سیا با همکاری سرویسهای اروپایی و رژیم صهیونیستی از طریق تشویق خلبانان کشورهای مرتبط با بلوک غرب همچون عراق و سوریه یا حتی خود شوروی بهدست آورده بود.
این جنگندهها پس از انتقال به آمریکا عموما برای بررسی تکنولوژی و آزمایش توانایی آنها در نبردهای هوایی به منظور یافتن نقاط ضعف یا طراحی تاکتیکهای مناسب برای استفاده در میادینی مانند ویتنام مورد استفاده قرار میگرفتند که این خود به شایعات مشاهده هواپیماهای نامشخص و حتی بشقاب پرندهها دامن میزد.
از طرف دیگر پس از برنامه اوکس کارت برنامههای تحقیقاتی گستردهای در منطقه 51 روی طراحی و ساخت هواپیماهای رادار گریز و موشکهای دوربرد شروع به کار کرد که حاصل آنها عموما هواپیماهایی با شکل ظاهری نامعمول همانند هو بلو با قیافهای نه چندان قابل انتظار میشد.
در نتیجه عجیب نبود اگر یکی از این هواپیماهای فوق محرمانه وقتی نزدیک منطقهای مسکونی دچار سانحه میشدند از آنها به عنوان سفینههایی از سیاراتی دیگر برداشت شود که دولت سعی در پنهان کردنشان دارد؛ هرچند حداقل این بخش آخر بیشتر نظر اینجانب به عنوان نگارنده است تا مدارک مستدل دال بر درستی یا نادرستی شایعات پیرامون حقیقت ارتباط منطقه 51 و بشقاب پرندهها.
تا اواخر دهه 80 ماهیت برنامهها و حتی مکان منطقه 51 همچنان یک سوال بود. هیچکس حتی مردم محلی اطلاعات چندانی از منطقه محدود شده اتمی نداشتند.
سیا و نیروی هوایی رسما این منطقه را یک محوطه آزمایش راداری اعلام میکردند؛ اما حجم پرسنل و تجهیزات در حال نقل انتقال به این سو به حد کفایت سوال برانگیز بود تا حتی جاسوسان شوروی را به جنب و جوش برای یافتن اطلاعات وا دارد با این حال حتی نزدیک شدن به فاصله 20 کیلومتری منطقه برای هر شخصی میتوانست به قیمت جانش یا حداقل چندین شب بازجویی و بازداشت تمام شود تا سرانجام در اواخر دهه 1980 شوروی تصاویر ماهوارهای از منطقه دریاچه گروم منتشر کرد؛ به تصاویری که به سرعت از سوی مجلات علمی همچون پاپ ساینس مورد توجه قرار گرفتند و به این ترتیب بسیاری فرصت کردند برای اولین بار نگاهی هرچند دورادور به سرزمین عجایبی که در قلب بیابان خوابیده بود داشته باشند؛ سرزمینی بدون مرز و حصار که با چشمانی نامرئی شبانه روز کنترل میشد.
پس از پایان جنگ سرد و افول دوران بازی موش گربه CIA و KGB آرام آرام اسناد منطقهای که حتی نام ثبت شدهای در اسناد دولتی نداشت هویدا شد. هرچند بسیاری از اسناد به بهانه حفظ امنیت ملی و حراست از تکنولوژیهای حساس همچنان محرمانه باقی مانده است؛ اما منطقه پس از جنگ سرد چندان هم بیکار نبود؛ در سالهای اخیر به خصوص باز هم گسترش پیدا کرده و همچنان هم در حال گسترش ساختوساز است هرچند محدوده امنیت هوایی پایگاه پس از آغاز مجموعه تمرینات هوایی پرچم سرخ نیروی هوایی کمتر شده است. در نتیجه منطقه 51 این روزها دیگر به محرمانگی دوران اوجش نیست؛ اما هنوز هم سوالات زیادی پشت درهای آن خوابیده است.
در نهایت بسیاری از تکنولوژیهای نظامی امروز آمریکا حاصل تحقیقاتی بودند که این پایگاه انجام شد. بمبافکنهای بی2 و جنگندههای اف22 و اف35 قسمت زیادی از تکنولوژی پنهانکاریشان را مدیون تحقیقات اولیه روی برنامههایی مثل هوو بلو هستند که ساخت اولین بمبافکن پنهانکار دنیا اف117 را نتیجه داد. در عین حال بسیاری از پیشرفتهای مرتبط با هواپیماهای بدون سرنشین، تجهیزات راداری و موشکی حاصل همین تحقیقات هستند.بعید نیست باز هم در آینده نه چندان دور خبرهای بیشتری از این منطقه شنیده شود؛ به خصوص که اخباری از ساخته شدن پناهگاههایی بزرگتر از آنچه پیشتر در این پایگاه وجود داشته شنیده میشود که میتواند اولین گامها در برنامههایی مانند بی3 یا پایگاههای رادار گریز فراتر از صوت باشد. خدا را چه دیدید شاید هم روزی رسید که واقعا نشانی قابل تایید از وجود موجودات فضایی از این پایگاه به بیرون منتشر شد.
رییس سازمان فضایی ایران با اشاره به اهمیت فناوری فضایی از احداث پایگاه فضایی جدید در جنوب شرق کشور خبر داد و گفت: پایگاه پرتابی در منطقه جنوب شرقی کشور که نزدیک ترین نقطه به منطقه استوا بوده و هزینههای کمتری را برای پرتاب به کشور متحمل میکند احداث خواهد شد.
دکتر فاضلی اظهار کرد: پروژه اعزام انسان به فضا یا مهندسی اعزام حیات به فضا از بهمن ماه 88 با ارسال کپسول زیستی آغاز شده و بر اساس برنامهریزیها پیش بینی میشود که در دو مرحله پرتابهای زیر مداری و مداری اجرایی شود؛ بنابراین در جریان مطالعات تکمیلی آن نیاز به انجام برخی آزمایشهای زیر سامانهای داشتیم که برخی از آنها با عدم موفقیت همراه بود اما به صورت کلی خوشبختانه توانستیم به استانداردهای لازم در این زمینه دست پیدا کنیم.
وی با اشاره به نیازمندی کشور برای توجه و فعالیت عمیقتر در حوزه فناوری فضایی عنوان کرد: برای تکمیل و اجرایی کردن مراحل دیگر پروژه اعزام انسان به فضا نیازمند به کارگیری تعداد بیشتری از نخبگان فضایی در کشور هستیم که امیدواریم در آینده نزدیک شاهد پرتاب کاوشگر حامل موجود زنده باشیم که این مهم نیاز به توجه بیشتر فعالیتهای تحقیقاتی و عمق بخشی بیشتر به آنها دارد.
فاضلی ادامه داد: ماهوارهبرهای به کار گرفته شده تاکنون ماهوارهبر سفیر در کلاس یک A بوده که توانستیم ماهوارههای امید با وزن 7 کیلوگرم و رصد با وزن 15.5 کیلوگرم را با آن پرتاب کنیم.
در ادامه ارتقاء این ماهوارهبرها دانشمندان هوا فضای کشور نیروی پیشران آنها را تا حدود قابل توجهی افزایش دادند تا بتوانند محمولههای سنگینتری را به فضا ارسال کنند و بدین ترتیب با ارتقاء ماهوارهبر سفیر یک A به یک B توسط سازمان هوا فضا، ماهواره نوید را با وزن 48 کیلوگرم در مدار قرار گرفت.
وی با اشاره به فعالیتها و اقدامات در حال انجام برای ارتقای کلاس ماهواره برهای موجود در سال جاری به عنوان یکی دیگر از برنامههای سازمان فضایی خاطرنشان کرد: پرتاب ماهواره شریف با ماهواره بر سفیر یک B در سال جاری یکی دیگر از برنامههای این سازمان است که در همکاری نزدیک با دانشگاه صنعتی شریف انجام خواهد شد.
همچنین از آنجا که در ماهوارهی ناهید فناوریهای جدیدی را مورد آزمایش قرار داده و خواهیم داد امیدواریم بتوانیم این ماهواره را نیز تا پایان سال جاری یا سال آینده به فضا پرتاب کنیم تا در مدار پایین دست لئو و در ارتفاع حداقلی 250 تا حداکثری 370 تا 400 کیلومتر قرار گیرد.
فاضلی در ادامه خاطرنشان کرد: یکی از فناوریهای جدیدی که امیدواریم بتوانیم آن را در ماهواره ناهید تست کنیم، تصویربرداری از صفحات خورشیدی تامین کننده توان این ماهواره در حین باز شدن در فضا است تا این ماهواره ماموریت خود را با موفقیت انجام دهد.
رییس سازمان فضایی کشور در خصوص ماهواره فجر نیز توضیحاتی را ارائه نمود و عنوان کرد: تصحیح مسیر مداری این ماهواره سبب ارتقای آن تا 500 کیلومتر وافزایش عمر مداری آن تا بیش از یک سال و نیم خواهد شد. همچنین ماهواره بر دیگری در سازمان هوافضا در کلاس سفیر 2 A در حال آماده سازی است به نام ماهواره بر سیمرغ که امیدواریم در سال جاری مراحل اصلی طراحی، ساخت و تست آن به اتمام رسیده و با آمادهسازی پایگاه پرتاب امام خمینی (ره) آزمایشات اولیه پرتاب آن را انجام گیرد. در واقع آماده سازی و پرتاب این ماهواره بر میتواند عرصهی فناوری فضایی کشور را وارد مرحلهی جدیدی کند چرا که نیروی پیشران سفیر یک A ارتقاء یافته و در این ماهواره بر قادر خواهیم بود محمولههایی تا یکصد کیلوگرم در ارتفاء مداری 500 کیلومتری قرار دهیم.
فاضلی با اشاره به ماهوارهی ظفر اظهار داشت: در صورت آماده سازی زیر ساختهایی مانند پایگاه پرتاب میتوانیم آزمایشات مختلف ماهوارههایی مانند ظفر را که قرارداد آن منعقد شده و نمونهی مهندسی آن نیز آماده شده است را انجام دهیم. این ماهواره با بهرهگیری از سه دوربین، قابلیت تصویربرداری با کیفیت 80 متر را دارد و همچنین ضمن مجهز بودن به سیستم کنترل بسیار مناسب میتواند با عمر مداری یک سال و نیم در ارتفاع 500 کیلومتری قرار گیرد.
وی ادامه داد: امیدواریم بتوانیم ماهوارهی ظفر و طلوع یک را توسط ماهوارهبر سیمرغ پرتاب کنیم و این نشان میدهد که در زمینهی ماهوارههای سنجش از راه دور گام به گام به سمت کاربردیتر شدن آنها پیش میرویم. چرا که با گذشت زمان شاهدیم که در پروژههای جدیدتر در این زمینه دقت تصویربرداری و کنترل افزایش پیدا میکند.
رییس سازمان فضایی با بیان این که ماهوارهی AUT SAT دانشگاه صنعتی امیرکبیر با وزن بیش از 80 کیلوگرم در حال آماده سازی است، عنوان کرد: از آنجا که این ماهواره با ماهوارهبرهای داخلی قابلیت پرتاب ندارد و در برنامهی پرتاب آن قرار شد در مدار خورشید آهنگ قرار گرفته و در دفعات متعدد از یک نقطه مشخص مانند کشور ایران تصویربرداری کند.
مذاکرات را برای اعمال تغییراتی در مشخصات این ماهواره با دانشگاه صنعتی امیرکبیر آغاز کردهایم تا بتوانیم نسخهی اصلاح شدهی قابل پرتاب با ماهواره بر سیمرغ را نیز با حمایت سازمان فضایی در این دانشگاه بسازیم.
فاضلی در پاسخ به سوالی مبنی بر منتفی شدن پروژهی ماهوارهی زهره به دلیل نبود زیر ساختها و امکاناتی مانند ماهواره بر مخصوص خود در کشور گفت: پروژهی زهره به هیچ وجه منتفی نشده و به عنوان یکی از آرمانهای کشور تعریف شده است. همچنین داشتن ماهوارهی مخابراتی مانند زهره در مدار ژئو مورد تاکید مسوولان عالی نظام و اسناد بالادستی مورد تاکید قرار گرفته است؛ بنابراین در تلاشیم تا زیرساختهای خود را آماده کنیم به گونهای که برای ساخت محموله مخابراتی در مدار ژئو با مرکز تحقیقات مخابرات قراردادی منعقد کرده و با سازمان هوافضا نیز برای طراحی و ساخت حامل این ماهواره وارد مذاکره شدهایم.
رییس سازمان فضایی ایران در خصوص پتانسیلها و سرمایهگذاریهای در صنعت فضایی عنوان کرد: وجود 1200 کارشناس، 180 کارشناس ارشد و یکصد فارغالتحصیل دکتری در زمینه هوا فضا در کشور یک سرمایه بزرگ انسانی به شمار میرود و شاهدیم که حدود 1500 دانشجو کارشناسی ، 100 دانشجوکارشناسی ارشد و 130 دانشجوی دکتری در دانشکدههای هوا فضای کشور مشغول تحصیل بوده و در واقع سالانه بیش از یکصد دانشجو توسط 170 عضو هیات علمی فارغالتحصیل میشوند.
رییس سازمان فضایی ایران با اشاره به اشتغال 33 هزار نفر در صنعت هوافضایی کشور اظهار کرد: گردش مالی این صنعت سالانه 1600 میلیارد تومان است که برای قرار گرفتن در جایگاهی در شان جمهوری اسلامی ایران نیاز به سرمایهگذاریهای هنگفتی داریم چرا که کشورهای پیشرو در جهان سرمایههای عظیمی در این صنعت صرف میکنند که میتوان به آمریکا با سرمایهگذاری بالغ بر 18 میلیارد دلار، اتحادیه اروپا با بیش از چهار میلیارد دلار وکشورهایی مانند روسیه، چین، هند و ژاپن با سرمایهگذاری بالای یک میلیارد دلار در سال اشاره کرد.
بازی کردن با نورهای لیزری می تواند تجربه جالبی باشد، اما این نورها در چشم خلبانها خطری بزرگ محسوب می شوند. برخی از این نورهای لیزری به قدری قوی هستند که می توانند یک بالون را منفجر کنند.
وزارت دفاع بریتانیا به منظور مقابله با خطری که این نورهای لیزری برای هواپیماها به همراه دارند اقدام به ارائه یک عینک جدید کرده که می تواند دامنه وسیعی از طول موجهای لیزر را فیلتر کند.
لیزر افکنی به یک هواپیما تبعاتی بیش از یک شوخی کودکانه دارد، این اقدام برای خلبان، هواپیما و تمام مسافران آن بسیار خطرناک است. وقتی خلبان در یک کابین تاریک قرار دارد و در ارتفاع پایین در شب پرواز می کند با نور یک لیزر می تواند به طور موقت از مسیر منحرف بشود.
تاکنون هیچ حادثه ای به طور رسمی به نورهای لیزری و تاباندن آن نسبت داده نشده است اما سازمانهای مدنی و نظامی مربوط به هوانوردی اعتقاد دارند که پیش از آن که یک فاجعه رخ دهد باید علیه این مسئله وارد عمل شد.
مسئله اصلی این است که از زمان جنگ فالکلند در ده 1980 ابزارهای لیزری به بخشی از جنگ افزارهای نظامی- هوایی تبدیل شده اند. به همین دلیل وزارت دفاع بریتانیا برای پیشگیری از نورهای لیزری وارد عمل شد.
درحال حاضر مسئله اصلی اینجاست که محافظ کنونی چشم تنها یک طول موج از لیزر را می پوشاند و لیزرهای نظامی و غیر نظامی دربرگیرنده طول موجهای متعددی است، بنابراین این عینک باید دامنه محافظت خود را توسعه بخشد.
نمونه اولیه این عینکها توسط شرکتی به نام تین فیلم سلوشن در گلاسکو ارائه شده است. این عینک از یک ساختار ترکیبی استفاده می کند که دارای لایه پلی کربنات است که با یک خاص جاذب نور ساخته شده است.
این درحالی است که هنوز باید آزمایشهای بیشتری برای نتایج نهایی و ارائه نهایی عینکهای برخوردار است چرا که نمونهاولیه ارائه شده دارای نقصهایی است که انتظار می رود با کارهای بیشتر و آزمایشهای انسانی که قرار است روی آن انجام شود این نقصها برطرف شوند.